از هیاهوی واژه ها خسته ام
من سکوتم را
از اوراق سپید آموختم
آیا سکوت
روشن ترین , واژه ها نیست ؟
همیشه در خلوت
مرگ را مجسم دیده ام
آیا مرگ
خونسردترین , واژه ها نیست؟
تا چشم گشودم
از چشم زندگی افتادم.
شبی – شاید امشب –
زیرِ نورِ یک واژه خواهم نشست
نام ِ خونسرد معشوقه ام را
بر حواس ِ پنجگانه ام
خال خواهم کوفت .
وهم زمان
پایین ِ آخرین ِ برگ ِ خاطراتم
خواهم نوشت :
پایان